سفر به استانبول

ساخت وبلاگ


چندی پیش در خلال یکی از سفرهایی داشتم، فرصت یک روزه ای پیدا شد که از شهر بازل دیدن کنم. بازل یه شهر کوچک در سوئیس و در نزدیکی مرز آلمان و فرانسه هستش که جمعیتی کمتر از 200000 نفر داره. اگه به نقشه سوئیس نگاه کنید می بینید که بازل یکی از شهرهای شمالی سوئیس هستش که از جنوب به آلپ مشرف میشه. سوئیس در سال 2010 به عضویت محدوده شینگن دراومد. اما همچنان واحد پولش فرانک هست که یکی از قویترین پولهای دنیاست.

سفرنامه بازل

نقشه کشور سوئیس

برنامه من این بود که باید برای یک سفر به مولوز در فرانسه می رفتم. طبق برنامه ای داشتم بلیطم با لوفتهانزا بود . برای ورود به شهر مولوز باید به فرودگاهی به اسم Euro Airport رفت. می خوام یه کم درباره این فرودگاه توضیح بدم. این فرودگاه در مرز فرانسه و آلمان و سوئیس واقع شده و سه شهر فرایبورگ آلمان و بازل سوئیس و مولوز فرانسه از این فرودگاه استفاده می کنند. اما در واقع این فرودگاه در خاک فرانسه هستش. وقتی که وارد فرودگاه می شید مسیر ورود به سمت آلمان و فرانسه و سوئیس مشخص شده و اونجا شما انتخاب می کنید که از چه مسیری به چه کشوری برید.

سفرنامه بازل

انتخاب کشور مقصد در فرودگاه یورو ایرپورت


اقامت من در هتلی در دهکده ای در نزدیکی فرودگاه و در خاک فرانسه بود. دهکده ای بسیار کوچک و فضایی کاملا بومی. در واقع از این دهکده راه روتینی برای دسترسی به فرودگاه وجود نداشت و خود هتل برای پیکاپ و رفت و آمد یه وسیله نقلیه رایگان در نظر گرفته بود.

سفرنامه بازل

نمای پنجره اتاق هتل من در یک فضای روستایی


داستان از اینجا شروع میشه که روز برگشت قرار بود که من ساعت 17 به سمت فرانکفورت برگردم. من از شب قبلش چون دیدم که زمان خوبی دارم تصمیم گرفتم که به بازل برم و یک نیمروز رو هم در این شهر باشم. بنابراین صبح ساعت 6 بامداد بیدار شدم. با توجه به اینکه هتل خیلی دور و دورافتاده بود، صبحانه رو از ساعت 4 بامداد آغاز می کرد. وسایلم که شامل فقط یک کوله پشتی بود، (خیلی سبک سفر کرده بودم) رو برداشتم. صبحونه رو خوردم و به پذیرش هتل گفتم که ماشین من رو تا فرودگاه برسونه. ساعت 7 به فرودگاه رسیدم. وارد سالن شدم و با کمک تابلوهای راهنما و با عبور از دو سالن به سمت گیت خروجی به سمت سوئیس رفتم.

سفرنامه بازل

خروجی به سمت بازل درفرودگاه


وقتی از فرودگاه خارج شدم، اتوبوسهای بازل رو پیدا کردم. 5 یورو می گرفتن و یه بلیط کاغذی هم بهم دادن و با عبور از مرز فرانسه و سوئیس، من رو با ایستگاه راه آهن بازل که در زبان آلمانی بهش Bahnhoff می گن رسوند. حدود ساعت 8 من به بازل رسیده بودم و برنامه داشتم که تا ساعت 14 توی شهر باشم. از قبل اطلاعاتی درمورد شهر داشتم. با داشتن یه نقشه که شب قبل توی هتل از اینترنت گرفته بودم مسیری رو توی ذهنم مشخص کرده بودم که بتونم دیدنی های شهر رو ببینم.


این شهر ، شهری نسبتا قدیمی هستش و بیش از هر چیزی اتمسفر این شهره که جلب توجه می کنه. شهر خیلی ساده و در ظاهر بسیار ابتدایی به نظر میرسه. در واقع مردم سوئیس ترجیح می دن که دور از هیاهو و شلوغی شهرهای بزرگ زندگی کنن. بنابراین ساختار شهرهاشون بیشتر شبیه روستاست.


نمای خیابانهای بازل

مسیری که در نظرم بود رو به سمت Elisabethen در پیش گرفتم. این کلیسا که کلیسای کاتولیک شهر هستش، یادگار قرن 19 میلادی هستش. سبک معماریش مثل اکثر کلیساهای مناطق گوتیک هست و یک برج هم داره. کلیسا تقریبا تزئینات پیچیده ای نداشت. هر چند شیشه های رنگی زیبایی داشت.


داخل کلیسای Elisabethen

بعد از اون مسیر رو ادامه دادم تا به پل غربی یا پل Wettstein Bridge رسیدم. هدف این بود که از روی این پل نمای پل میانی یا پل Mittlere bridge رو ببینم که یکی از پلهای قدیمی شهره که سنگی هم هستش. رفتم روی پل غربی و رودخانه راین که زیر پام بود و اطرافش و ساختمان Munster که از پشت مشخص بود رو دیدم. رودخانه راین واقعا پر آبه و عظیمه و نمی دونم چرا هی یاد فیلم از کرخه تا راین می افتادم.

سفرنامه بازل

نمای پشت کلیسای Munster و ساحل راین

سفرنامه بازل

پل Mittlere bridge

بعد از اون به سمت دیگر رودخانه راین رفتم تا با رد شدن از مسیر کنار رودخونه ، ازروی پل Mittlere رد بشم. البته روی پل چیز خاصی نداشت.

پل Mittlere bridge

ساعت 10 بود که کم کم داشت خیابونها هم شلوغ می شد و من هم به MarketPlatz رسیدم. میدان MarketPlatz میدون قدیمی شهره که اطرافش ساختمانهای قشنگی داره و وسطش هم گاریها و روستایی ها مشغول فروش محصولاتی بودن که عمدتا خوراکی و پنیرو میوه و گل بودن. واقعا توی این منطقه روحیه روستایی مردم سوئیس قابل لمس بود.


کنار اونجا یه صرافی بود. کمی یورو به فرانک سوئیس تبدیل کردم و باهاش چند نوع پنیر گرفتم. فروشنده آدم خوش برخوردی بود و با اینکه زبانش رو نمی فهمیدم، خودش پنیرهای خوشمزه ای بهم پیشنهاد داد.

سفرنامه بازل

پنیرهای سوئیسی و فروشنده اون


در ضلع شرقی میدان یه کاخ وجود داره به اسم Rathaus یا کاخ قرمز و البته هنوز هم به عنوان تشریفات در حال استفاده هستش. داخل حیات و فضاهای بیرونی اون قابل بازدید بودن. نمای قرمز این ساختمان با نقاشی ها و مجسمه های زیبایی تزئین شده بودن. توی این ساختمون با دیدن یه خونواده ایرانی که از کانادا برای بازدید اومده بودن به وجد اومدم.


داخل ساختمان Rathaus

بعد از اون در خیابونها کمی گردش کردم و محله های شهر رو بازدید کردم. واقعا جالبه. کوچه های باریکی که ماشین هم از توی اونها رد نمیشد و خیلی هم شیبهای زیادی داشتن. اما تمیز و زیبا بودن. کف همه اونها سنگفرش شده بود. کلا همه چیز بیشتر برای زندگی ساده مهیا بود تا تجملاتی. مردم یا پیاده طی طریق می کردن یا با دوچرخه. با آرامش و صبوری. با یه لبخند سرد در چهره های خیلی ساده.


کمی که رفتم رسیدم به یه پارک در همون اطراف. دیدم وسط پارک خیلی شلوغه. رفتم دیدم یه خیلی ها بساط کرده بودن و برام جالب بود که چی می فروختن. اکثرا داشتن جنسهای دست دوم میفروختن. هر چیز دست دومی که توی خونه فکر بکنی وجود داره. مثل لباس یا وسایل تزئینی خونه یا ابزارهای صنعتی یا صوتی. حتی ظروف دست دوم. و ظاهرا هم این بازار خیلی هم رونق داشت.


توی دلم فکر می کردم به ذهنیتی که ما گاهی از اروپایی ها داریم. البته سوئیسیها واقعا آخر سنتی هستن. اصلا بعضی جاها توی کوچه می دیدی دو تابچه دارن دنبال هم می دون و نگاهشون می کردی چهره لپ گلی و موهای آشفته یه کودک روستایی رو داشتن. لباسهای مردم خیلی ساده بود و زیور آلات و این چیزها هم نداشتن. اگر در شهر ماشینی هم وجود داشت، خونه هاشون پارکینگ نداشتن. از این جهت مثل خیلی جاهای دیگه توی اروپا که من تا حالادیدم. از اونجا رفتم به سمت خیابان اصلی شهر. توی راه یه چیزی دیدم شبیه سقاخونه. اما یه کم متفاوتتر. به هر حال توی اون دو تاشیر آب برای رهگذران وجود داشت.

یه چیزی شبیه سقاخونه

اما خیابان اصلی شهر خیابان Freie ، فروشگاههای زیبایی داشت. معمولا پوشاک و لوازم بهداشتی رونق خوبی داشت. چند تکه لباس برای خودم و به عنوان سوغات خریدم. قیمتهاش خیلی خوب بود. به نسبت جنس و مارکی که داشتن پیراهن رو حدود 10 یورو و شلوار حدود 15 یورو. به نظرم خیلی خوب بود.


بعد از اون به سمت Munster حرکت کردم. بازدیدم با کلیسای Elisabethen که کلیسای کاتولیک بود شروع شد و با Munster که کلیسای گوتیک و رومن Munster داشت به پایان می رسید. این کلیسا به مراتب قدیمی تراز کلیسای قبلی بود. مربوط به قرن 14 و 15. ساختمان با آجرهای قرمز رنگی ساخته شده بود. دارای دو برج 62 متری بود و روی بدنه بیرونی کلیسا یه ساعت خورشیدی وجود داشت.


وارد که شدم خودم رو توی یه فضای متفاوت دیدم. داخل این کلیسا با چوب و سنگ کار شده بود و محراب با عظمتی داشت. چیزی که برام جالب بود ارگ این کلیسا بود. راستش اون موقع این اولین بار بود که یه ارگ کلیسایی رو از نزدیک می دیدم و خیلی بزرگ بود. یه گروه توریست دیگه هم برای بازدید اومده بودن.


بیرون کلیسا محله قشنگی بود. که به یه سراشیبی تند ختم می شد. و یه آقای توی این سراشیبی داشت یه سازی شبیه سنتور خودمون رو می نواخت که صداش شبیه سنتور اما کمی تیزتر بود.

سفرنامه بازل

محله اطراف کلیسای Munster


دیگه کم کم وقت رفتن بود. راستش ناهار هم نخورده بودم. اما چون کمی استرس رسیدن به پرواز رو داشتم، به سمت ایستگاه اتوبوسهای فرودگاه حر کت کردم. با مشقت تونستم یه بلیط از دستگاه فروش بلیط بخرم و به سمت فرودگاه حر کت کردم.

اتوبوس فرودگاه و تراموایی در پشتش

در طول این مسیر 20 دقیقه ای از روی پلی که مرز سوئیس و فرانسه بود رد شدیم و دوباره به خاک فرانسه بازگشتم. البته که مرزی وجود نداشت. اتوبوس مستقیم من رو به فرودگاه برد.

سفرنامه بازل

پل مرز سوئیس و فرانسه

کمی زود رسیده بودم. چیزی برای خوردن خریدم و نشسته بودم که دیدم یه هواپیمای Air Berlin توی فرودگاه نشست. بعد از چند دقیقه دیدم یه هیأت مذهبی مسیحی با لباسهایی به رنگ بنفش و صورتی دارن از جلوم رد می شن. خیلی ساده و بی دردسر. یه دفعه یادم افتاد که دیروز توی اینترنت خونده بودم که قراره پاپ بندیکت فردا بره فرایبورگ. توی این فکر بودم که یه لحظه چهره پاپ رو توی اون جمعیت شناختم . به احترامش بلند شدم. او هم لبخندی به من هم زد و ادامه مسیر داد. بعد از چند دقیقه پرواز ما هم آماده بود. قابل توجه اینکه پرواز ما که از شرکت لوفتهانزا بود یه هواپیمای ملخی کانادایی به اسم CRJ700 بود که اونقدر کوچیک بود که نمیتونستم کوله پشتی نسبتا کوچکم رو داخلش ببرم و قبل از سوار شدن پای هواپیما تحویل خدمه دادمش.

سفرنامه بازل

هواپیمای لوفتهانزا

ساعاتی دیگر هواپیما به مقصد فرانکفورت بلند شد. ولی پرواز خوبی بود. حدود 1 ساعت. پذیرایی هم یه شکلات و نوشیدنی. و این بازدید کوتاهم به پایان رسید.

نتیجه گیری و توصیه ها و توضیحاتی در مورد قیمتها:


راستش سفرم کوتاه و یکروزه بود. نه هتلی داشت و نه رستورانی. شهر هم اونقدر کوچک بود که نیاز به وسیله نقلیه ای نبود. اما تراموا و اتوبوس داخل شهر بود. برای رفت و آمد به شهر هم بیشتر از هر چیزی قطار مورد استفاده قرار می گرفت. هزینه های پوشاک که به نظرم ارزون بود و خوراکی هم معمولی. هتل رو نمی دونم. شهر بسیار آرام و ساده بود. رودخانه راین شهر رو به دو قسمت نامساوی تقسیم کرده بود. کنار راین تفریحاتی مثل قایق سواری و این چیزها بود. مردم آرام و بی دغدغه بودن. اما یه کم توی خودشون بودن و خیلی شاد به نظر نمی اومدن. اما سبک زندگی بسیار سالمی داشتن. دوچرخه وسیله اصلی حمل و نقل بود. به نظر می رسید خیلی از مردم شهر هم به کشاورزی مشغول باشن. چون محصولات کشاورزی زیادی در شهر می دیدم. هیجان توی این شهر معنایی نداشت. مجموعا می تونم بگم یه شهری متفاوت و مردم متفاوت تری از جاهای دیگه اروپا رو دیدم که به نظرم تجربه خوبی بود.

نویسنده : مسعود جندقیان


آیسا سفر


سفرآفرین

 

سفر به استانبول...
ما را در سایت سفر به استانبول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استانبول istanbultour بازدید : 410 تاريخ : شنبه 19 بهمن 1392 ساعت: 17:30

حرکت از رم و بازدید از فلورانس

امروز صبح با عجله صبحانه خوردیم و از ترس آنکه مبادا مثل دیروز اتوبوس دیر کند و به قطار نرسیم، زودتر از هتل بیرون زدیم .اتوبوس نسبتا خوب وبه موقع آمد. بعد مترو سوار شدیم و یکساعت بعد در ساعت 55/7 دقیقه ایستگاه قطار بودیم . قطار با 10 دقیقه تاخیر در 30/8 حرکت کرد.بیشتر مردم مثل ما ، قسمت economy و ارزان قطار سوار شده بودند که خیلی هم تمیز و مرتب بود فقط صندلی هایش عقب نمی رفت و به اصطلاح fixable نبود. قطار بطور متوسط 200تا250 کیلومتر در ساعت حرکت می کرد . مناظر بین راه بسیار جذاب بود. همه مسیر سبز بود. اینجا باید خیلی زحمت بکشی وچشم بفرسایی تا خاک خالی پیدا کنی. بیشتر مسیر مزارع کشاورزی و قسمتهایی هم جنگل است. که از نوع جنگل های منطقه مدیترانه ای که ما هم در شمال کشور داریم. ولی کمتر می شد آثار تخریب جنگل را مشاهده کرد. به هر حال آب وهوای اینجا هم اقتضای این نوع پوشش سبز جنگلی را دارد. قطاری که ما سوار شدیم قطار میلان بود که در فلورانس توقف داشت . قطار راس ساعت 10 به فلورانس رسید. واگنی که ما در آن بلیط داشتیم همگی در ایستگاه فلورانس پیاده شدند ومسافرین فلورانس به مقصد میلان در ایجا سوار شدند.



ایستگاه قطار فلورانس مرکز شهر است . تا از قطار پیاده می شوی برجهای کلیساهای قدیمی جلب نظر می کند. دلم می خواست بار همراه نداشتم ومستقیما به دیدن این بنا ها می رفتم. به هر حال باز از روی آی پد مسیر را پیدا کردیم . کم بود. فلورانس شهر کوچک وجمع وجوری است. بااینکه هتل ما در مرکز قدیمی شهر نبود ولی باز هم راه کمی تا ایستگاه قطار بود پیاده آمدیم وکمتر از نیم ساعت بعد به هتل رسیدیم . ما در واقع قسمتهای جدید شهر را پیاده روی کردیم که مثل شهرهای شمالی خودمان بود . ساعت 5/10صبح اتاق را تحویل گرفتیم هتل سه ستاره Best Weste Hotel را گرفته بودیم. هتل wifi هم داشت . کمی اینترنت چک کردیم و دوش گرفتیم وبعد از کمی استراحت وخوردن ناهار، ساعت 4 بعد از ظهر با اتوبوس به مرکز شهر رفتیم. بلیط اتوبوس دررم 5/1 یورو و در فلورانس 2/1 یورو است. به مرکز شهر رفتیم. کلیسای سانتا ماریا دلفیوره ، گنبد demo و برج ناقوس کنار آن و موزه های مجموعه آن بسیار زیبا بودند . حداقل دوساعتی بازدید این مجموعه وقت می خواهد.


متاسفانه وقتی ما رسیده بودیم کلیسای سانتاماریا را بسته بودند. فردا چون یکشنبه است البته از کلیسا می توان بازدید کرد ولی پله هایش را نمی شود تا بالای گنبد رفت، حدود 600 پله تا بالای گنبد باید بالا بروید. ما به برج ناقوس اکتفا کردیم. برج ناقوس 440 پله داشت تا بالای برج که رفتیم ، نفس گیر و طاقت فرسا بود. خدا رحم کرد پله های گنید بزرگ کلیسا را تجربه نکردیم، ولی افرادی با سن و سال بالا آمده بودند که آدم خجالت می کشید، خسته شود. در هر بخش از برج که یک چهارم آن است ، یک قسمت است که می ایستی و استراحت می کنی و می توانی عکس بگیری . از آن بالا عکسهای زیادی گرفتیم . ارزشش را داشت، خیلی جالب وزیبا بود. شهر قدیم فلورانس را تماما برنگ قرمز آجری می بینی، با رنگ وبویی از تاریخ کهن


من که از دیدن واتیکان و کلوسیوم خیلی هیجان زده نشدم ، در فلورانس من بسیار به وجد آمدم. فلورانس از بالای برج کلیسای سنتا ماریا دلفیوره بسیار زیبا و دل رباست. بعد در بافت قدیم و میدانهای زیبای شهر فلورانس دو ساعتی قدم زدیم . میدان یا piazza delia signoria که پر از مجسمه بود پر از توریست بود. از رودخانه ارنو گذشتیم. چندین پل بر روی این رودخانه است، یکی از این پل ها، به نام پونته وکیوکه دوطرفش مغازه است، بسیار زیبا وجذاب است . .

هم از بیرون آن که می نگری، وهم از داخل که روی آن راه می روی دلربا وباصفاست. قصر pitti که از بناهای زیبای فلورانس است در آستانه تعطیلی بود . قرار شد فردا برویم خلاصه تا 8یا 5/8 عصر در شهر گشتیم. در راه برگشت کمی میوه خریدیم و به هتل آمدیم . یکشنبه 14 جولای 2013 بازدید از پیزا وفلورانس امروز صبح برای پیزا بلیط داشتیم. باز هم بلیط را دیروز عصر قبل از اینکه به هتل برویم گرفتیم .البته یک بلیطی دستگاه به ما داد که علی رغم اینکه ساعت وتاریخ برایش تعیین کرده بودیم نه تاریخ داشت نه ساعت. پرسیدیم چرا؟ ظاهرا بلیط های فلورانس برای پیزا ،همه همین جور بود. خوب هم بود، مثل بلیط اتوبوس که هر وقت خواستی می توانی از آن استفاده کنی، فقط مقصدش مشخص بود. اول قرار گذاشتیم 5/8 برویم بعد گفتیم خب حالا به قطار 8 هم می رسیم ساعت 7 صبحانه خوردیم و زدیم بیرون با یک کوله پشتی. خلاصه قطار 05/8 به مقصد پیزا را پیدا کردیم و سوار شدیم . مسافرین مستقر در قطار در یکی دو واگنی که ما دیدیم انگشت شمار بودند . ولی قطار سر ساعت حرکت کرد. مسافت تا پیزا 85 کیلومتر است، ولی حدود 5/1 ساعت طول می کشد. به دلیل اینکه قطار محلی است و در تمام ایستگاههای بین راه (حدود 7-8 ایستگاه) چند دقیقه می ایستد . باز هم مناظر بدیعی بین راه بود. ساعت 30/9 به به پیزا رسیدیم. شهری کوچک وبسیار باصفاست. باز از روی GPS آی پد مسیربرج ومجموعه دیدنی آن را پیدا کردیم، زیاد دور نبود،

ولی دیگر پیاده نمی رویم ، وقت زیادی برای دیدن نداریم و می خواهیم بعد ازظهر دوباره به دیدن فلورانس برسیم. از روزنامه فروشی راه آهن، مسیراتوبوس را پرسیدیم. راهنمایی کرد وخودش هم بلیط داشت. بلیط اتوبوس در پیزا 1/1 یورو بود. یک خانم ایتالیایی را در ایستگاه دیدیم. انگلیسی نمی دانست فهمید که می خواهیم tower را ببینیم با اصرار زیادی راهنمایی کرد که همین اتوبوسی که من سوار می شوم را سوارشوید، خلاصه پشت سر هم ایتالیایی راهنمایی می کرد ما نمی فهمیدیم . مردم گرمی دارد. حتی زبان همدیگر را نمی فهمیم، ولی اصرار دارند راهنمایی کنند، چقدر شبیه ما ایرانی ها هستند. سوار شدیم و در ایستگاه برج پیاده شدیم. برج پیزا و کلیسای کاتدرال و dumo آن بسیار خاص ویونیک بود . روز یکشنبه بود و در کلیسا نیایش می کردند . اجازه عکس برداری ازداخل کلیسا را ندادند. ولی از dumo که بسیار زیبا بود و موزه ها آن عکس برداشتیم و عکسهای زیادی از برج پیزا .


بالای برج پیزا حدود 4.5 متر از سطح زمین زاویه دارد. وبه عبارتی کج است بهمین مقدار. عکسهای آن را زیاد دیده ایم . ولی من همیشه فکر می کردیم برج پیزا یک برج کهنه در حال فرو ریختن است که از مصالح قدیمی درنمای آن استفاده شده است. ولی در بازدید از برج شما می بینید که نمای ظاهری آن تماما سنگ سفید مرمر است وبهمین دلیل بار مرده آن زیاد است و مهار بیرونی هم برای برج دیده نمی شود. هرچند حتما ازسطوح داخلی (زیر زمینی) مهار شده است والا دلیلی برای ایستادنش وحتی پذیرش توریست برروی آن نبود. جالب است که در موزه های فلورانس وپیزا فیلم هایی برای نشان دادن نحوه نگهداری آثار تاریخی نشان می دهند ولی در اینجا من فیلمی هم برای نحوه کنترل سازه برج ندیدم که برای توریست ها نمایش دهند.مردم با این برج خیلی عکس می گیرند مخصوصا با فیگور راست کردن آن یا نگه داشتن دست زیر آن برای نیفتادنش. فروشگاههایی هم در کنار محوطه برج بود که قیمت هایش توریستی وبه وضوح از جاهای دیگر بیشتر بود. برایم جالب بود یکسری ظرف پلاستیکی را با استفاده از میوه های خشک شده ورقه ورقه شده یا گل گندم در وسط مایع پلاستیکی ساخته بودند باز هم قیمتهایش برای ما غیر منطقی بود. تقریبا دو ساعتی را در محوطه دیدنی برج پیزا وموزه های آن چرخیدیم. موقع برگشتن حدود ساعت 12 ظهر در اتوبوسی که به سمت ایستگاه راه آهن می رفتیم، 2 خانم محجبه پاکستانی را دیدیم که در پیزا اقامت داشتند ودر مقطع دکتری درس می خواندند،یکی شان شیمی می خواند و دیگری کامپیوتر. ساعت 30/12 سوار قطار برگشت شدیم. این قطارکمی جدید تر بودو یک واگن یک طبقه و یک واگن دو طبقه داشت . به طبقه دوم رفتیم . از یک ساعت و نیم مسافت بین راه، حدود سه ربعش را خوابیدیم. استراحت خوبی بود.

ساعت حدود 2 بعد از ظهر به فلورانس رسیدیم. ومستقیما به مرکز شهر برای بازدید رفتیم. داخل کلیسای سانتا ماریا دلفیوره را که دیروز نرسیده بودیم ببینیم ، دیدیم. اسمش اینقدر زیباست که آدم هی میخواهد تکرار کند. محوطه تاریخی شهر و پل تاریخی وکوچه و خیابانها دیروز را دو مرتبه قدم زدیم و pitti palace را دیدیم . داخل ساختمان کاخ چندین موزه ترتیب داده بودند که اجازه عکس برداری نمی دادند، بخشی از آنها موزه لباسهای دوران مختلف تاریخ ایتالیا بود وبرخی نقاشی و... ، و باغ بسیار زیبایی داشت که از فراز آن شهر پیدا بود و چشم انداز بسیار جالبی داشت. .


برای فردا بلیط ونیز را گرفتیم . از همانجا هم به میلان می رویم . این چند دفعه که از دستگاه هوشمند فروش بلیط خرید کردیم هر دفعه یک نکته داشت که برایمان جدید بود، مثلا امروز که بلیط ونیز را می خواستیم ، دستگاه می گفت که صندلی تان را انتخاب کنید ، دو دفعه قبل که بلیط گرفتیم اصلا این را نمی پرسید. وقتی ما صندلی را انتخاب می کردیم می گفت امکان خرید نداریم. وقتی به مامور خط آهن مراجعه کردیم دیدیم نباید به این سئوال پاسخ بدهیم . معنی این سوال این است که قطار شلوغ است وامکان انتخاب دو صندلی پیش هم وجود ندارد. دفعات پیش این را نمی پرسید ، ولی ایندفعه می پرسد و به این معنا که این محدودیت برای بلیط های این مسیر در این ساعت هست اگر برای مشتری خیلی مهم است باید ساعت و یا بلیط دیگری را انتخاب کند.ولی برای ما زمان مهمتر بود.بهمین جهت فردا من و رضا دو صندلی جداگانه در دو واگن مختلف داریم . امروز در فلورانس یک آقایی را دیدیم که کاریکاتور یا پرتره از مردم می کشید مرد مسنی بود دیدیم فارسی حرف می زند و ایرانی است. رضا جلو رفت و گفت اجازه می دهید از شما وکارهایتان عکس بگیرم . گفت نخیر نمی توانی از ما عکسی بگیری و...!
چند نکته در مورد فلورانس:

• مرکزشهر فلورانس تماما میراث کهن فرهنگی کشور را در بر دارد وبسیار زیبا و باصفاست و برای دانشجویان معماری وشهرسازی ویا علاقه منان به میراث فرهنگی حتما توصیه می شود.

• شهر کوچک است و هزینه های اقامت در آن بالا نیست . ولی شیوه ای که از ایران هتل را با استفاده از سایت های اینترنتی یا آژانسهای مسافرتی بگیرید در مجموع به صرف است ولی باید برنامه ریزی خوبی داشته باشید.

• مردم در اینجا فرهنگ بسیار بالایی در برخورد با توریست دارند. حتی صاحبان سوپر مارکت ومغازه های میوه فروشی که به هر حال با صاحبان هتل ها فرق می کنند و شاید برخوردهای هرلحظه ای با توریست ها نداشته باشند.

• الان فصل توریستی اینجاست . ولی توریست ایرانی دیگری در پیزا وفلورانس ندیدیم. به نظرم ایرانی ها بیشتربه رم می روند. در حالیکه فلورانس بسیار بسیار زیبا تر و دلنواز تر است. وتوصیه من به شما این است حتما فلورانس وپیزا را ببینید.

نویسنده : زهرا عربشاهی

سفر به استانبول...
ما را در سایت سفر به استانبول دنبال می کنید

برچسب : تور تونس, نویسنده : استانبول istanbultour بازدید : 300 تاريخ : شنبه 5 بهمن 1392 ساعت: 18:19

کیک مخملی کیک مخصوص روز عشاق میباشد و بسیار پر طرفدار است که برای درست کردن اون سرکه استفاده میشود ولی نه بوی سرکه میدهد نه طعم سرکه و بسیار خوشمزه میشود یکبار امتحان کنید تا شما هم طرفدار این کیک خوشمزه شوید


مواد لازم کیک مخملی :

آرد : ۲۴۰ گرم

شکر :۱۸۰ گرم

جوش شیرین : ۱ قاشق چایی خوری

نمک :نصف قاشق چایی خوری

پودر کاکائو:دو قاشق غذاخوری

تخم مرغ : ۲ عدد

روغن : سه چهارم پیمانه

باتر میلک یا دوغ کاملا بی نمک : یک پیمانه

رنگ خوراکی : دو قاشق غذاخوری

سرکه سفید : یک قاشق چایی خوری

وانیل : نصف قاشق چایی خوری

طرز تهیه کیک مخملی :

ابتدا آرد و پودر کاکائو را با هم مخلوط کنید و بعد دو سه بار الک کنید حال شکر و جوش شیرین و نمک هم اضافه کنید و خوب با هم مخلوط کنید



حال در یک ظرف روغن مایع و رنگ خوراکی و سرکه را به خوبی مخلوط میکنیم



حال باتر میلک یا همون دوغ بی نمک را به مخلوط شکر و آرد اضافه میکنیم ولی هنوز هم نزنید بعد مخلوط سرکه و رنگ و سرکه را نیز اضافه کنید و با همزن دستی هم بزنید


برای درست کردن این کیک از همزن برقی استفاده نکنید چون همزدن زیاد باعث خشکی کیک میشود

حال دو عدد تخم مرغ را هم اضافه کنید و در حدی که فقط مخلوط شود هم بزنید بیشتر هم نزنید



فر را که با درجه حرارت ۳۲۵ درجه فارنهایت یا ۱۶۵ درجه سانتیگراد نیم ساعت قبل از شروع کار روشن کنید تا خوب فر گرم شود و قالب کبک را با کره به خوبی چرب کنید

و حال مواد را داخل قالب کیک بریزید


و قالب را در طبقه وسط فر به مدت نیم ساعت بگذارید تا بپزد و در حین پخت اصلا در فر را باز نکنید

حواستون باشه بعد از خت تا یک ربع در فر را باز نکنید تا پف کیک نخوابد و بعد کیک را از فر خارج کنید و یعد از ۵ دقیقه از قالب خارج کنید



و کیک شما آماده هست میتوانید آن را تزئین کنید



با تشکر از سایت niloofar-kitchen


رستوران زعفران

سفر به استانبول...
ما را در سایت سفر به استانبول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استانبول istanbultour بازدید : 417 تاريخ : دوشنبه 30 دی 1392 ساعت: 12:50

رئیس شورای شهر تهران در دیدار با وزیر گردشگری تونس از اعلام آمادگی تهران برای انعقاد قرارداد خواهر خواندگی بین پایتخت‌های دو کشور خبر داد.به گزارش تسنیم، جمال قمره وزیر گردشگری تونس که به منظور برگزاری چهارمین کمیته فنی مشترک گردشگری بین ایران و تونس در تهران حضور یافته بود صبح امروز با رئیس شورای شهر تهران دیدار کرد.

احمد مسجدجامعی رئیس شورای شهر تهران در این دیدار بر آمادگی تهران برای همکاری درحوزه گردشگری فرهنگی، تاریخی، سلامت و زیارتی تأکید کرد و اظهار داشت: مدیریت شهری تهران آماده همه گونه همکاری و ارتباط بین پایتخت‌های دو کشور است.

 

وی در ابتدای دیدار ضمن ابراز خوش آمد گویی به هیئت تونسی، گفت: ایران و تونس مناسبت‌های زیادی را از گذشته داشته‌اند و برخی از نام‌های کشور شما در ایران آشناست و همانگونه نیز برخی از نام‌های ما در کشور شما آشناست.
مسجد جامعی با اشاره به سفر چند سال گذشته خود به تونس به مناسبت برنامه گردشگری، خاطر نشان کرد: در آن برنامه علاقه مردم تونس نسبت به فرهنگ،  آداب و عادات ایران را دیدم.
مسجد جامعی در سخنان خود به تشریح قدمت و طبیعت تهران پرداخت و تصریح کرد: تهران سابقه شهری بیش از 400 سال دارد که البته قبل از شهر شدن، مجموعه آبادی‌های متعددی در کنار ری بوده است و با توجه به اینکه اکنون ری جزئی از تهران و دارای قدمتی چند هزار ساله است می‌توان گفت سابقه تمدن تهران نیز چند هزار ساله است.
وی در ادامه درخصوص طبعیت تهران از لحاظ گردشگری، گفت: زمانی که در ایستگاه 7 توچال اسکی برقرار است، مناطق جنوبی شهر، گرم است، بنابراین این ویژگی طبیعی در کنار ویژگی‌های تمدن شرایط خاص را برای تهران به وجود آورده که کم نظیر است.

وی همچنین افزود: تهران آثار مذهبی ارزشمندی نیز دارد که شامل بارگاه فرزندان پیامبر، امام حسن و حسین (ع) است که باعث توجه گردشگرانی است که به آئین عنایت خاص دارند.
رئیس شورای شهر تهران در ادامه با اشاره به دیدار هیئت تونسی با رئیس سازمان میراث فرهنگی و تنظیم سند همکاری بین دو کشور، تأکید کرد: مدیریت شهری تهران آماده انعقاد قرارداد خواهر خواندگی بین تهران و تونس است. که امیدوارم این سند همکاری منشاء شکل گیری ارتباطات وسیع متقابل در حوزه‌های گردشگری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بین دو کشور باشد.
مسجد جامعی افزود: آقای نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به دلیل سابقه حضور در شورای شهر تهران و اشرافیتی که در زمینه شورا و شهر تهران دارند می‌توانند در خصوص شهر تهران هم، نظراتی ارائه کنند که آن نظرات و پیمان‌ها برای ما نیز معتبر است.
مسجد جامعی در ادامه با اشاره به تحول عمیق و گسترده درحاکمیت تونس که توانست منشاء تحولات درمنطقه شود، گفت: سال‌هاست از کشور تونس کسی به ایران سفر نکرده است که امیدوارم این سفر منشاء اتفاقات بزرگی بین پایتخت‌های دو کشور شود.
جمال قمری وزیر گردشگری تونس نیز در این دیدار ضمن ابراز خوشحالی از حضور در ایران، گفت: ارتباط بین ایران و تونس از سال‌های خیلی قبل در بسیاری از زمینه‌ها برادرانه بوده است.
وی با اشاره به همکاری بین دو کشور درحوزه گردشگری، افزود: ایران و تونس همکاری خود در زمینه گردشگری را از سال 2001 میلادی در قالب یک کمیته فنی مشترک آغاز کردند و آخرین جلسه این کمیته در سال 2006 میلادی بوده است که امیدوارم این کمیته فنی دوباره راه‌اندازی شود و همکاری‌های متقابل شروع شود.
وزیر گردشگری تونس با اشاره به قدمت سرمایه گذاری این کشور درحوزه گردشگری، افزود: تونس تقریبا نیم قرن در زمینه گردشگری سرمایه گذاری کرده است و سالانه حدود 7 میلیون گردشگر را جذب می‌کند که تعداد کمی از این گردشگران ایرانی هستند.
وی افزود: ما بدون شک خواستار افزایش همکاری در حوزه گردشگری، اقتصادی و تجاری بین دو کشور هستیم چرا که افزایش این مناسبات باعث همکاری بیشتر در زمینه سیاسی و دیپلماتیک خواهد شد.


سفیر کشور تونس در جمهوری اسلامی ایران نیز که در این جلسه حضور داشت با اشاره به قدمت یک هزار و دویست ساله شهر تونس، گفت: این شهر از اماکن، ابنیه و آثار تاریخی زیادی برخوردار است که می‌تواند باعث ایجاد روابط بیشتر در بحث زیباسازی شهری و نیز بعد اقتصادی شهری بین دو پایتخت باشد.
ولی الله شجاع پوریان عضو شورای شهر تهران نیز که در این جلسه حضور داشت ضمن خوش آمدگویی به میهمانان بر توسعه روابط، فرهنگی و گردشگری بین دو کشور تأکید کرد. 


 منبع :  http://www.azad-andishan.com/thread56444.html

 

سفر به استانبول...
ما را در سایت سفر به استانبول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استانبول istanbultour بازدید : 307 تاريخ : شنبه 28 دی 1392 ساعت: 14:28

پس از یک هفته پرخبر برای اهالی گردشگری و صادرات نامرئی کشورمان هم اکنون حضور وزیر گردشگری تونس در تهران صدر اخبار مربوط به این صنعت پررونق بین المللی قرار گرفته است و بسیاری را با امید به آینده روابط گردشگری دو کشور به خود مشغول کرده است.



تونس کشوری که چهارمین کمیته فنی گردشگری را هم اکنون در ایران باستانی تشکیل داده و قرار است به زودی شاهد برقراری روابط گسترده گردشگری با آن باشیم، هرچند این روزها تغییر رویکرد  دولت به صادرات نامرئی بسیار امیدوار کننده است و باعث شده دیدی کاملا مثبت در افق این صنعت کشورمان حاصل شود اما درباره شناخت بازارهای هدف جهت ایجاد ارتباط و تبادل گردشگر با آنها باید بسیار دقیق و هدفمند باشیم تا بتوانیم چرخ صنعت گردشگری کشورمان را به حرکت درآوریم.

به هر حال ایران میزبان چهارمین کمیته فنی گردشگری بین دو کشور است و نکته ای کاملا ظریف و کوچک در این ارتباط وجود دارد که می توان آن را به عنوان نقطه عطفی در گسترش روابط گردشگری ایران و تونس درنظر گرفت.

اگر از دید آمار به صنعت گردشگری دو کشور بنگریم در می یابیم که تونس علی رغم برخی نارامی های اخیر در منطقه فاصله قابل ملاحظه ای در صنعت گردشگری نسبت به کشورمان داشته و حتی در بدترین شرایط سیاسی خود توانسته میزبان حدود 5 میلیون گردشگر باشد که شاهد مثالی دقیق از جاذبه ها و زیرساخت های کامل گردشگری در این کشور است.

این در حالی است که ایران با توجه به رویکردهای جدید دولت در صنعت گردشگری تونس را به عنوان بازار هدفی مناسب جهت گسترش روابط گردشگری خود انتخاب کرده است که می تواند دوباره سفری یک سویه را برای گردشگران ایران به دیدنی های تونس رقم بزند و کشورمان با هزاران جاذبه به صادر کننده گردشگر به تونس تبدیل کند و آن نکته ظریف در واقع همین جاست که آیا گردشگران تونسی بازار هدف مناسبی برای ایران هستند یا گردشگران تونس؟

شاید برخی از مسئولان گردشگری کشورمان وجود دین مشترک و اشتراکات فرهنگی مردم ایران با تونسی ها یا وجود خیابان هایی در شهر تونس با نام های خیام ، حافظ ، مولوی ، ابن سینا و فارابی در جهت گسترش تبادل گردشگر چشم دوخته باشند اما نباید از یاد برد که سواحل این کشور به عنوان یکی از جاذبه های اصلی گردشگران اروپایی و دیگر نقاط جهان در کنار جاذبه های تاریخی تونس است و این جاذبه ای نیست که ایران با توجه به فرهنگ و عرف جامعه بتواند برای جلب نظر گردشگران به دیدنی ایران با آن رقابت کند.



 بنابراین  به این واقعیت خواهیم رسید که این کشور آفریقایی به تنهایی با توجه به جمعیت حدود یازده میلیونی خود و البته درآمد سرانه مردم تونس شاید بازار هدف مناسبی برای سرمایه گذاری صنعت گردشگری ایران در آن نیست اما لازم به یادآوری نیست که همین کشور توانسته حدود 5 میلیون گردشگر را از سراسر جهان به خود و جاذبه هایش جلب کند ؛ پس بجاست مسئولان گردشگری کشورمان که به دنبال دست یافتن به بازارهای جدید گردشگری سراسر جهان هستند به این نکته بسیار ریز توجه کافی داشته باشند و به جای سرمایه گذاری روی گردشگران تونسی با ایجاد شرایط مناسب برقراری ارتباط دست اندرکاران بخش خصوصی صادرات نامرئی ایران با فعالان عرصه گردشگری تونس ، برگزاری تورهای ترکیبی بین دو کشور را پایه ریزی کنند و جاذبه های طبیعی تونس را در کنار جاذبه های مذهبی و تاریخی کشورمان به عنوان بسته ای بسیار جذاب به گردشگران تونس ارایه دهند نه گردشگران تونسی.

نویسنده : عماد عزتی

آیسا سفر 88794700 (خ گاندی نبش خ سوم پ 7 واحد 2) 

سفرآفرین 88871410 ( تهران- چهارراه جهان کودک – گاندی جنوبی- نبش کوچه ۲۳- ساختمان ۵۱- پلاک ۸۷- طبقه دوم- واحد ۴ )

سفر به استانبول...
ما را در سایت سفر به استانبول دنبال می کنید

برچسب : تور تونس,تور عید 93, نویسنده : استانبول istanbultour بازدید : 418 تاريخ : شنبه 28 دی 1392 ساعت: 14:26

درباره تونس:

شهر تونِس پایتخت کشور جمهوری تونس می‌باشد. جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۳ برابر با ۶۹۹٬۷۰۰ بوده و مرکز استان تونس نیز هست. شهر تونس در انتهای خلیج تونس قرار گرفته است. شهر تاریخی کارتاژ (غرطاجنه در منابع عربی و اسلامی) نزدیک این شهر بوده است. تونس شمالی‌ترین کشور قاره آفریقاست. پهناوری آن ۱۶۳،۶۱۰ کیلومتر مربع بوده و دارای ۹۶۵ کیلومتر مرز مشترک با الجزایر و ۴۵۹ کیلومتر مرز مشترک با لیبی است. هم‌چنین امتداد کرانه‌های آن ۱۱۴۸ کیلومتر است. بلندترین نقطهٔ آن کوه شعانبی با بلندی ۱۵۴۴ متر می‌باشد. کشور تونس طی پیمان پاریس که در سال ۱۹۵۶ میلادی امضاء شد، استقلال خود را به دست آورد.

مراکز خرید تونس :

شهر تونس شهر مساجد است. مسجد زیتونیه یکی از معروف‌ترین مکان‌های مذهبی این شهر محسوب می‌شود.کوی گل‌ها، کوی باغچه‌ها، منطقه بلودر در شمال شهر که باغ وحش هم دارد موزه ملی باردو العمران، المناره والمنار از مکان‌های دیدنی این شهر هستند.

فرودگاه تونس :  
فرودگاه بین المللی کارتیج تونس ۸ کلیومتر با مرکز شهر تونس فاصله دارد.

حمل و نقل عمومی تونس :
تونس دارای سیستم مترو، اتوبوس و تاکسی می باشد. سیستم مترو برای دسترسی به مراکز مهم شهر می باشد. سیستم مترو در واقع بصورت تراموا عمل می نماید. برای استفاده از تاکسی حتما با راننده طی کنید و یا مطمئن شوید که از تاکسی متر استفاده می نماید و مراقب او باشید که به تاکسی متر ور نرود!!

تاریخچه تونس :
شهر تونس در سده پنج هجری (۱۳ میلادی) پایتخت دولت حفصی شمال آفریقا شد و تبدیل به یک کانون بازرگانی در دریای مدیترانه گشت. در سال ۱۵۳۴ میلادی عثمانیان به سرکردگی بارباروس خیرالدین پاشا تونس را اشغال کردند ولی از سال ۱۵۹۱ حکومت محلی به گونه‌ای مستقل از استانبول عمل می‌کرد. در سال ۱۸۸۱ شهر تونس بدست فرانسویان افتاد و در معماری آن دگرگونی بزرگی پیش آمد. از پایان ۱۹۴۲ تا میانه‌های ۱۹۴۳ شهر تونس در دست نیروهای متفقین بود.

تونِس نام کشوری در شمال آفریقا و جنوب دریای مدیترانه است که از غرب با الجزایر و از شرق و جنوب با لیبی هم‌مرز است. پایتخت این کشور شهر تونس است.

 

اقلیم و آب و هوا

تونس سرزمینی گرم و خشک است. بخش درونی آن از بیابان‌های سنگلاخی و بخش جنوبی آن نیز از شنزارها پوشیده شده، اما کرانه‌های شمالی آن نسبتاً حاصلخیز و پوشیده از جنگل است. در شمال غربی تونس کوه‌هایی کم‌ارتفاع (دنبالهٔ شرقی رشته‌کوه‌های اطلس) وجود دارند که بلندای هیچ‌یک از ۱۵۴۴ متر فراتر نمی‌رود. تونس هم‌چنین دارای چند دریاچهٔ فصلی زمستانی است که تابستان‌ها خشک و پوشیده از نمک هستند. و با توجه به تاثیر مطلوب دریای مدیترانه و ارتفاع کوه‌های شمالی از آب و هوای معتدل دریایی برخوردار می‌باشد و خوش آب وهواترین کشور شمال آفریقاست. شهر تونس در منطقه‌ی جلگه‌ای شرق و شمال شرقی این کشور در انتهای خلیج تونس قرار گرفته و از آب و هوای بسیار معتدل برخوردار است.

آیسا سفر 88794700 (خ گاندی نبش خ سوم پ 7 واحد 2) 

سفرآفرین 88871410 ( تهران- چهارراه جهان کودک – گاندی جنوبی- نبش کوچه ۲۳- ساختمان ۵۱- پلاک ۸۷- طبقه دوم- واحد ۴ )

سفر به استانبول...
ما را در سایت سفر به استانبول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استانبول istanbultour بازدید : 340 تاريخ : شنبه 28 دی 1392 ساعت: 14:24

ظروف مسی ، تفلون ، لعابی ، آلومینیومی و پلاستیکی در صدر ظرف های مضر قرار دارند و در این میان ظروف شیشه ای بهترین نوع برای پخت و پز هستند . به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران کرمان و بنا به اعلام دانشگاه علوم پزشکی کرمان متخصص طب سنتی دانشکده طب سنتی این دانشگاه گفت: متاسفانه در حال حاضر تبلیغات درباره استفاده از ظروف مسی برای پخت و پز و نگهداری غذا درحال افزایش است.

دکتر "مهرزاد مهربانی"، افزود : این باور غلط بوجود آمده که این نوع ظرف ها از بهترین ظروف برای پخت وپز هستند در حالی که در طب سنتی به قلع اندود شدن آنها تاکید شده است .

وی خاطرنشان کرد: اگر سطح داخلی ظرف مسی با فلز قلع پوشیده نشده باشد یا در اثر استفاده زیاد خش برداشته باشد، مس وارد غذا شده و در طولانی مدت در بدن بخصوص در کبد انباشته و اثرهای نامطلوبی به دنبال خواهد داشت .

مهربانی به استفاده از سرب به جای قلع برای اندود کردن اشاره کرد و افزود : سرب را به دلیل ارزان تر بودن استفاده می کنند که خطر مسمومیت را به دنبال دارد .

وی تاکید کرد حتی از قاشق های مسی قرمز رنگ برای برداشتن مواد غذایی ترش و روغن استفاده نکنید زیرا یک قاشق مسی مدت ماندگاری روغن را کوتاه می کند .

ظروف تفلون

دکتر مهربانی با اشاره به اینکه چنانچه سطح داخلی ظروف تفلون دچار خراش شده باشد مضر است گفت : حرارت بیش از 300 درجه سانتیگراد نیز باعث تجزیه تفلون می شود .

‎بنابراین ظروف تفلون هر چه ضخیم تر مناسب تر هستند .

ملامین

دکتر مهربانی افزود : از ظرف‌های ملامینی که لعابش صدمه ندیده و دچار خراش نشده می توان استفاده کرد در ضمن غذای داغ در این ظرف ها نباید ریخته نشود .

سفالی

وی خاطرنشان کرد :ظروف سفالی نیز به دلیل دارای منفذ بودن به خوبی تمیز نمی شوند و در نوع لعابی آنها در صورت بدون خش بودن می توان استفاده کرد.

البته دیواره این ظروف نباید خار دار باشد چون برای تهیه لعاب آنها از مس و سرب استفاده می شود که باز هم برای بدن مضر است .

بطری های پلاستیکی

متخصص طب سنتی دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان گفت : بطری های پلاستیکی محتوی آب معدنی تا 6 ماه ماندگاری دارد و نباید از آنها برای نگهداری آبلیمو و مواد غذایی ترش استفاده کرد .

در ضمن لیوان پلاستیکی نوع شفاف برای نوشیدنی های داغ مناسب نیست .

وی اضافه کرد: ظرف‌های فوم نیز برای نگهداری مواد غذایی داغ مناسب نیستند و بهترین ظروف یکبار مصرف به این منظور ظروف سلولزی هستند.

آلومینیوم

این متخصص طب سنتی گفت: استفاده طولانی مدت از ظروف آلومینیومی مثل کتری های آلومینیومی باعث ایجاد زخم معده ، یبوست ، کولیت و کم خونی و حتی آلزایمر می شود .

‎اگر در ظروف آلومینیومی جرم ایجاد شده باشد، کنده نشود مانعی برای ورود آلومینیوم به غذاست .

ظرف های شیشه ای یا پیرکس

دکتر مهربانی خاطر نشان کرد: به طور کلی بهترین ظروف برای پخت و نگهداری غذا ظرفهای شیشه ای (پیرکس) هستند چون با ترکیبات موجود در غذا وارد واکنش نمی شود .‎

وی افزود : ظروف استیل هم بسیار مناسبند اما بهتر است به مدت طولانی در آنها غذاهای ترش یا شور نگهداری نشود.

این متخصص طب سنتی گفت: ظروف چدنی هم به نسبت برای نگهداری و پخت و غذا مناسب است اما اشکالی که وجود دارد این است که گاهی در سطح داخلی آنها از تفلون استفاده می شود که مناسب نیست .‎

ظرف های سرامیکی

وی گفت: ظروف سرامیکی هم نوعی از ظروف سفالی لعابدار هستند و تا زمانی که لعاب آنها صدمه ندیده مشکلی ایجاد نمی کند.‎

مهربانی تاکید کرد : ظروف آرکوپال ( اوپال ) هم مانند شیشه مشکلی ندارند وظرف‌های چینی هم ظروف مناسبی هستند اما هم در مورد ظرف های چینی و هم اوپال، رنگ های تزیینی بکار رفته را باید مدنظر داشت.

وی در مورد استفاده از ظرف‌های سنگی گفت: ممکن است در دراز مدت ترکیبات موجود در سنگ بر غذا تاثیر بگذارد.

منبع : http://forum.hammihan.com/thread106964.html

سفر به استانبول...
ما را در سایت سفر به استانبول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استانبول istanbultour بازدید : 291 تاريخ : پنجشنبه 26 دی 1392 ساعت: 15:01

ظروف مسی ، تفلون ، لعابی ، آلومینیومی و پلاستیکی در صدر ظرف های مضر قرار دارند و در این میان ظروف شیشه ای بهترین نوع برای پخت و پز هستند . به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران کرمان و بنا به اعلام دانشگاه علوم پزشکی کرمان متخصص طب سنتی دانشکده طب سنتی این دانشگاه گفت: متاسفانه در حال حاضر تبلیغات درباره استفاده از ظروف مسی برای پخت و پز و نگهداری غذا درحال افزایش است.

دکتر "مهرزاد مهربانی"، افزود : این باور غلط بوجود آمده که این نوع ظرف ها از بهترین ظروف برای پخت وپز هستند در حالی که در طب سنتی به قلع اندود شدن آنها تاکید شده است .

وی خاطرنشان کرد: اگر سطح داخلی ظرف مسی با فلز قلع پوشیده نشده باشد یا در اثر استفاده زیاد خش برداشته باشد، مس وارد غذا شده و در طولانی مدت در بدن بخصوص در کبد انباشته و اثرهای نامطلوبی به دنبال خواهد داشت .

مهربانی به استفاده از سرب به جای قلع برای اندود کردن اشاره کرد و افزود : سرب را به دلیل ارزان تر بودن استفاده می کنند که خطر مسمومیت را به دنبال دارد .

وی تاکید کرد حتی از قاشق های مسی قرمز رنگ برای برداشتن مواد غذایی ترش و روغن استفاده نکنید زیرا یک قاشق مسی مدت ماندگاری روغن را کوتاه می کند .

ظروف تفلون

دکتر مهربانی با اشاره به اینکه چنانچه سطح داخلی ظروف تفلون دچار خراش شده باشد مضر است گفت : حرارت بیش از 300 درجه سانتیگراد نیز باعث تجزیه تفلون می شود .

‎بنابراین ظروف تفلون هر چه ضخیم تر مناسب تر هستند .

ملامین

دکتر مهربانی افزود : از ظرف‌های ملامینی که لعابش صدمه ندیده و دچار خراش نشده می توان استفاده کرد در ضمن غذای داغ در این ظرف ها نباید ریخته نشود .

سفالی

وی خاطرنشان کرد :ظروف سفالی نیز به دلیل دارای منفذ بودن به خوبی تمیز نمی شوند و در نوع لعابی آنها در صورت بدون خش بودن می توان استفاده کرد.

البته دیواره این ظروف نباید خار دار باشد چون برای تهیه لعاب آنها از مس و سرب استفاده می شود که باز هم برای بدن مضر است .

بطری های پلاستیکی

متخصص طب سنتی دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان گفت : بطری های پلاستیکی محتوی آب معدنی تا 6 ماه ماندگاری دارد و نباید از آنها برای نگهداری آبلیمو و مواد غذایی ترش استفاده کرد .

در ضمن لیوان پلاستیکی نوع شفاف برای نوشیدنی های داغ مناسب نیست .

وی اضافه کرد: ظرف‌های فوم نیز برای نگهداری مواد غذایی داغ مناسب نیستند و بهترین ظروف یکبار مصرف به این منظور ظروف سلولزی هستند.

آلومینیوم

این متخصص طب سنتی گفت: استفاده طولانی مدت از ظروف آلومینیومی مثل کتری های آلومینیومی باعث ایجاد زخم معده ، یبوست ، کولیت و کم خونی و حتی آلزایمر می شود .

‎اگر در ظروف آلومینیومی جرم ایجاد شده باشد، کنده نشود مانعی برای ورود آلومینیوم به غذاست .

ظرف های شیشه ای یا پیرکس

دکتر مهربانی خاطر نشان کرد: به طور کلی بهترین ظروف برای پخت و نگهداری غذا ظرفهای شیشه ای (پیرکس) هستند چون با ترکیبات موجود در غذا وارد واکنش نمی شود .‎

وی افزود : ظروف استیل هم بسیار مناسبند اما بهتر است به مدت طولانی در آنها غذاهای ترش یا شور نگهداری نشود.

این متخصص طب سنتی گفت: ظروف چدنی هم به نسبت برای نگهداری و پخت و غذا مناسب است اما اشکالی که وجود دارد این است که گاهی در سطح داخلی آنها از تفلون استفاده می شود که مناسب نیست .‎

ظرف های سرامیکی

وی گفت: ظروف سرامیکی هم نوعی از ظروف سفالی لعابدار هستند و تا زمانی که لعاب آنها صدمه ندیده مشکلی ایجاد نمی کند.‎

مهربانی تاکید کرد : ظروف آرکوپال ( اوپال ) هم مانند شیشه مشکلی ندارند وظرف‌های چینی هم ظروف مناسبی هستند اما هم در مورد ظرف های چینی و هم اوپال، رنگ های تزیینی بکار رفته را باید مدنظر داشت.

وی در مورد استفاده از ظرف‌های سنگی گفت: ممکن است در دراز مدت ترکیبات موجود در سنگ بر غذا تاثیر بگذارد.

منبع : http://forum.hammihan.com/thread106964.html

سفر به استانبول...
ما را در سایت سفر به استانبول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استانبول istanbultour بازدید : 311 تاريخ : پنجشنبه 26 دی 1392 ساعت: 14:53


تهیه غذا برای بچه های بد غذا !!!

تصاویر جالب

 نویسنده : مژگان شاهمرادی
 

سفر به استانبول...
ما را در سایت سفر به استانبول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استانبول istanbultour بازدید : 381 تاريخ : پنجشنبه 26 دی 1392 ساعت: 14:40

استانبول

در مرز ایران و ترکیه کیلومتر اتومبیل را صفر کرده بودم و بعد از طی 2950 کیلومتر وارد استانبول شدیم . با ورود به استانبول ترافیک شدید تر شد تا جایی که بر روی پل معروف داردانل به آهستگی حرکت می کردیم با استفاده از نقشه گوگل سعی داشتم که مسیر را بدرستی ادامه دهم اما بدلیل حواس پرتی زودتر پیچیدم و به سمت شمال استانبول رفتیم که بدلیل بزرگراه بودن مسیر و عدم وجود جایی برای دور زدن و عجله بی مورد و وارد شدن به بخش مسکونی یک ساعتی دور خودمون چرخیدیم . در حالی که به راحتی می شد با تعقیب کردن تابلوهای قهوه ای که مناطق توریستی را نشان می دهند به سمت منطقه فاتیح حرکت کنیم .به هر حال بعد از پیدا کردن مسیر به سمت هتل حرکت کردیم و با استفاده از نقشه و جی پی اس به راحتی هتل را پیدا کردیم . هتل کوچک و زیبایی با 12 اطاق که با نمره 8.7 از ده جزو بهترین هتلها از نظر توریستها بود .

استانبول مسجد سلطان احمد

منطقه فاتیح در منطقه اروپایی استانبول در برگیرنده ایاصوفیه و توپ قاپی است یکی از بهترین مناطق برای اقامت توریستها می باشد . اما متاسفانه بدلیل بافت قدیمی آن و ترافیک زیاد پیدا کردن هتلی که پارکینگ برای اتومبیل داشته باشد و قیمت آن هم مناسب باشد کار سختی بود .البته چون می خواستیم در استانبول مدت بیشتری بمانیم برای همین هم ترجیح دادم با استفاده از نظرات دیگر توریستها که در سایت بوکینگ وجود داشت هتل خوبی را تهیه کنم که علاوه بر نزدیکی به مراکز دیدنی .



خدمات خوبی هم داشته باشد . یکی از خوبی های سایت بوکینگ اینست که نظرات را نیز گروه بندی کرده است به عنوان مثال هتلی که یک خانواده با بچه کوچک به آن نمره خوبی داده اند شاید مورد توجه یک زوج جوان یا شخصی مجرد نباشد برای همین می توان به راحتی با توجه به شرایطی که داریم بهترین گزینه را انتخاب کنیم . یکی از هتل هایی که شرایطش با ما خیلی جور بود هتل فیده بود .

هتل در فاصله 700 متری ایاصوفیه و توپ قاپی قرار داشت . و به راحتی می شد پیاده به موزه و یا ایستگاه تراموا رفت . از طرفی نمره خیلی بالایی در زمینه خدمات و رفتار پرسنل داشت نکته دیگری که هتل را برای اقامت خانواده ها مناسب می کرد وجود پارک بازی کوچکی روبروی هتل بود که موجب می شد بچه ها بتوانند کمی سرسره بازی و تاب بازی داشته باشند . در مورد جای پارک هم نوشته بود که در صورت نیاز به جای پارک حتما باید با هتل هماهنگ شود .

نکته انحرافی در اینجا مخصوصا در استانبول در مورد جای پارک اینست که خیلی از هتل ها عنوان کرده اند که جای پارک وجود دارد اما در توضیح نوشته اند که پارکینگ عمومی در نزدیکی هتل وجود دارد و می توانید ماشین را در آن پارک کنید در حالی که در استانبول و مخصوصا منطقه توریستی فاتیح گاهی هزینه پارک ماشین به ساعتی 5 لیر هم می رسد برای همین در رزرو هتل حتما دقت شود که هتل خودش جای پارک اختصاصی داشته باشد و دراین مورد هم هتل عنوان کرده بود که باید از قبل بدلیل محدودیت جای پارک با هتل هماهنگ شود .

خوشبختانه از دو روز قبل هتل را با 160 لیر هزینه روزانه رزرو کرده بودم و البته ترس از این داشتم که بدلیل خالی بودن کردیت کارتم آیا این رزرو را قبول می کنند یا نه خوشبختانه رسید رزرو هتل برایم ایمیل شد و از این نظر خیالم راحت بود و هماهنگی لازم را هم بوسیله ایمیل با هتل در مورد جای پارک انجام دادم .
• www.fideshotel.com +90212 518 0054 / +90212 518 0059
با ورود به هتل از دیدن محیط دوستانه آن خوشحال شدیم بچه ها هم به محض رسیدن به پارک رفتند و مشغول بازی شدند در انتهای کوچه کوچکی که هتل در آن قرار داشت بن بست کوچکی بود که با راهنمایی صاحب هتل اتومبیل را در آنجا قرار دادم . در داخل هتل مسئول مربوطه چند نقشه خوب در مورد موقعیت هتل و جاهای دیدنی نزدیک آن را در اختیارم قرار داد تا بتوانم به راحتی هم هتل و هم جاهای دیدنی را پیدا کنم .

بعد از کمی جابجایی با بچه ها برای خوردن نهار حرکت کردیم ودر یکی از رستورانهای توریستی با پرداخت 50 لیر دو پرس نهار خوشمزه خریدیم که البته بچه ها بیشتر گوشتها را به بچه گربه ای که با نگاه عاجزانه کنار میزمان نشسته بود دادند.با خرید از سوپر مارکت سورسات خوردنی داخل اطاق را جور کردیم و بعد برای دیدن مسجد ایاصوفیه و توپ قاپی حرکت کردیم .

استانبول منطقه فاتیح – روبروی مسجد سلطان احمد

در میدان ورودی مسجد سلطان احمد سه عدد ستون وجود دارد که هر کدام خواستگاه تاریخی خود را دارند یکی از ستونها از مصر به اینجا آورده شده که 3500 سال قدمت دارد دیگری ستونی برنزی و مارپیچ است که گویا بعد از پیروزی یونانیها بر خشایارشاه در تنگه ترموپیل با استفاده از سلاح ایرانی ها ساخته شده که عثمانی این سطون را از یونان به غنیمت به اینجا آورده بود و دیگری ستونی به مناسبت پیروزی در یکی از جنگهای عثمانی . نکته جالب در کنار هر کدام ار آثار باستانی بارکدی وجود دارد که با اسکن کردن آن توسط موبایل به راحتی می شد اطلاعات در مورد آن مکان را از طریق اینترنت بدست اورد . مسجد سلطان احمد و مسجد آبی یا همان ایا صوفیه و قصر موزه توپ قاپی در کنار یکدیگر قرار دارند .

ایستگاه تراموا در 700 متری هتل روبروی مسجد سلطان احمد قرار دارد که به ایستگاه سلطان احمد هم شناخته می شود با استفاده از راهنمایی هتل همان ابتدا استانبول کارت خریداری کردم . که از آن می توان برای پرداخت هزینه تمام وسایل حمل و نقل از قبیل تراموا مترو و یا کشتی استفاده کرد . نکته مهم در مورد استفاده از استانبول کارت اینست که نسبت به مسیر هزینه ها متفاوت است اما اگر شما بخواهید از ژتونهای پلاستیکی استفاده کنید هر بار معمولا باید 5 لیر بدهید در حالی که خیلی از مسیرها 1.5 لیری بودند و گران ترین مسیر هم که سفر با کشتی به جزیره بیوک ادا بود هم 3.5 لیر بود بنابراین با خرید استانبول کارت البته در صورتی که نفرات مثل ما زیاد باشند و جابجایی هم زیاد می توان تا 50 درصد در هزینه ها صرفه جویی کرد . قیمت خود استانبول کارت 10 لیره می باشد که می توان با استفاده از ماشین های اتوماتیکی که در ایستگاههای مترو قرار دارد آن را شارژ کرد برای شارژهم می توان از اسکناسهای 10 و یا بیست لیری استفاده کرد .

البته در منطقه فاتیح در صد قدمی ایستگاه سلطان احمد از دکه روزنامه فروشی می توان استانبول کارت را خریداری کرد . روز اول اقامت در استانبول با قدم زدن در محوطه کنار اثار باستانی و بازی بچه ها به پایان رسید .

با توجه به اینکه هتل اسانسور نداشت همسرم از اینکه اطاقمان در طبقه سوم قرار دارد کمی دلخور شد ولی بعد از دیدن زوج سالخورده استرالیایی که با سختی از پله ها بالا می رفتند .از خیر اعتراض گذشت . اطاقهای هتل بسیار تمیز و شیک بودند و در اطاق علاوه بر یخچال و چای جوش و لوازم چایی و قهوه که مجانی بود و هر روز هم شارژ می شد سیف باکس هم قرار داشت که با استفاده از آن از شر کیفهای زیر لباسمون راحت شدیم . پنجره اطاق مشرف به پارک بازی بود و به راحتی می توانستیم صدای بچه ها که در پارک بازی می کردند را بشنویم .

منطقه فاتیح را می توان توریستی ترین نقطه ترکیه دانست که در هر کوچه آن می شد تعداد زیادی هتل و هستل را پیدا کرد و در هر 10 قدم هم یک آژانس مسافرتی وجود داشت . برنامه روز دوم بازدید از مسجد ایا صوفیه و موزه توپ قاپی بود که بدلیل بسته بودن مسجد در آن روز به دیدن توپ قاپی رفتیم با دیدن صف یک کیلومتری توریست ها برای خرید بلیط شکه شدیم من که کم آوردم و به همسرم گفتم که از خیر دیدن موره باید بگذریم ولی همسرم باتاکید در صف ایستاد و من هم یک ساعتی بچه ها را در حیاط موزه گردوندم .

آب معدنی یخ زده کوچک کنار در ورودی موزه را به یک لیر می فروشند ولی داخل موزه قیمت آن دو لیر است . بعضی از لیدر تورها در حالی که بلیط زیادی در دست دارند بدنبال گروههای توریستی می گردند که بعنوان راهنما آنها را در موزه همراهی کنند و از طرفی هم دیگر افراد نیازی به ایستادن در صف را نداشته باشند .

روز قبل یکی از این راهنماهها را دیده بودیم که برای یک گروه ایرانی داشت توضیح می داد چون هم مسیر بودیم چند دقیقه ای به توضیحاتش گوش دادیم که طرف برگشت و گفت ای داداش من اصفهانی هستم اگه می خوای گوش کنی 50 دلار باید بدی . و جالب قیافه ایرانی ها بود که جوری به ما نگاه کردند که انگار داریم مالشون رو می خوریم . تشکر کردیم . گفتیم ببخشید چند دقیقه در بازدید از پارکمان با شما در یک مسیر قرار گرفتیم . خوشبختانه راهنماههای انگلیسی زبان اینجوری رفتار نمی کنند و همچنین توریست های انگلیسی هم از اینکه چند دقیقه ای کنارشون به ایستیم ناراحت نمی شوند البته به شرطی که ساکت باشیم و جلوی دیدشان را نگیریم . در گرمک کلی اطلاعات از همین راهنماههای انگلیسی زبان گرفتیم .

بعد از یک ساعتی تقریبا نوبت ما شده بود که دیدم یک خانواده ایرانی به اسم سلام علیک کنار همسرم رفتند و تو صف خودشون رو جا کردند .به بلندای صف نگاهی کردم و فکر کردم که اگر اروپایی ها هم مثل ما هوای همدیگه رو اینجوری داشته باشند دو سه ماهی طول می کشه که نوبت ما بشه . جالب این بود که این زوج عزیزحتی حاضر به ایستادن اینجوری هم نبودند و همین که جلوی صف رسیدیم از ما هم جلو زدند و بلیط گرفتند و از دور بابای کردند و رفتند حتما خیلی کیف کردند که چقدر زرنگ و باهوش هستند . به هر حال از اینکه تو کشور غریب به یک هموطن کمک کردیم کار غیر اخلاقی کند . عرق شرم رو پیشنونیمون نشست .در حالی که پنج تا آدم مسن پشت سرمون تو صف بودند و چیزی به ما نگفتند .بعدا متوجه شدم که دلیل این صف طولانی کنترل ورودی به موزه بود که ازدهام زیاد موجب بهم ریختگی نشود .

موزه بسیار دیدنی بود و در واقع اینجا قصر سلاطین عثمانی بوده است و حالا تبدیل به موزه شده است از جعبه ای که ریش پیامبر در آن است تا شمشیر زبیر و ناودان کعبه در آن است تا جواهرات هدیه که نادر شاه برای سلطان عثمانی فرستاده بود . البته یک هدیه هم در جواب قرار بوده که برای نادرشاه فرستاده شود که بدلیل فوت نادربراش نفرستادند و اونم گذاشتند تو موزه .

قصر موزه توپ قاپی.

ورودی موزه نفری 25 لیر بود البته برای دیدن دو نقطه دیگه در موزه باید پول بیشتری می دادیم که یکیش حرمسرا بود که بدلیل بزرگی خود موزه و همچنین وجود بچه ها از خیر دیدنشون گذشتیم . هر چند دیدن همین قسمت اول هم خودش دو ساعتی وقت برد در داخل موزه رستوران خوبی با منظره زیبای کانال بسفر وجود دارد اما بدلیل هزینه بالا از کنارش رد شدیم .

برای رفع خستگی در کناری نشسته بودیم که پسرم با یک دخترموبور اروپایی همسن و سالش شروع به کل کل برای یک تکه چوب کرد صدایش کردم که بچه رو اذیت نکند که پدرش که در کنارمون نشسته بود با لهجه افغانی گفت ایرادی ندارد . تعجب کردم چشم آبی و مو بور بود ولی فارسی افغانی صحبت می کرد شروع به صحبت که کردیم به سختی جواب می داد و بعد رفتیم تو کانال انگلیسی فهمیدم که آمریکایی است و برای یکی از گروههای خیریه جهانی در افغانستان کار می کند در زمینه آموزش و پرورش و چهار سال است که با همسرش در افغانستان زندگی می کردند .

تعجب کردم که بابا اینا دیگه چه آدمایی هستند با زن و بچه تو افغانستان برای خدمت به مردمی که به خونشون تشنه اند رفته گویا دخترشون هم تو افغانستان به دنیا آمده بود . کلی خوش و بش کردیم با این زن و شوهر جوان و فهمیدم که خیلی علاقه دارند که به ایران بیایند اما گرفتن ویزا برای ایران تقریبا برای آمریکایی ها غیر ممکن است . بعد از گشت و گذار در موزه که دو ساعتی طول کشید برای نهار حرکت کردیم .

بعد از خوردن نهار کمی استراحت کردیم و بعد برای دیدن میدان تقسیم حرکت کردیم از ایستگاه سلطان احمد با تراموا به ایستگاه کاباتاش که آخرین ایستگاه است رفتیم و از انجا با استفاده از متروی کوچکی که فقط یک ایستگاه دارد به میدان تقسیم رفتیم ایستگاه مترو در کنار ایستگاه تراموا است .بعد از دیدن میدان تقسیم برای خرید به خیابان استقلال رفتیم کلا بعد از چند روز و با دیدن قیمتها در لال لی و الویوم بنظرم بهترین نقطه برای خرید همین خیابان استقلال است .

هر چند قیمتها خیلی بالا بودند و چیز چندانی خرید نکردیم . من و پسرم چندان اهل خرید نبودیم ولی دخترم و همسرم مدتها بود که در انتظار خرید بودند . بنابراین چند روز بعد را کلا به خرید گذشت . در مورد خیابان استقلال برای خرید بستنی بهتر است از مک دو نالد یا کینگ برگر خرید کنید دونه ای یک لیراست. چند ناهار هم با توجه به استقبال بچه ها در کینگ برگر که تقریبا در وسط خیابان استقلال است خوردیم و از اون کیک پنیر و اسفناج هم در اول خیابان سمت راست بود تا دلمون بخواد خوردیم . برای خرید من اطلاعات چندانی نمی تونم بدم .

قبل از آمدن کلی بهمون گیر داده بودن که بابا استانبول نرید خطرناکه و تو میدان تقسیم بکش بکش است و از این حرفها ما که چیزی ندیدییم پارک گزی که در فاصله زیادی از میدان قرار داشت و در میدان استقلال هم خبری نبود .


روز بعد برای دیدن الویوم رفتیم که پاساژی بود در قلب استانبول قدیم ابتدا با تراموا به ایستگاه زیتون برونو رفتیم و از انجا سوار دلموش های الویوم شدیم که جلوشون الویوم نوشته شده بود بعد از یکساعتی دلموش سواری در خیابانهای تنگ و شلوغ استانبول به الویوم رسیدیم ولی چیزی خرید نکردیم بنظرم خرید از استقلال بخصوص پاساژ بزرگی که در وسطش قرار داره و خیلی شیکه البته اسمش یادم نیست اما طبقات زیرینش فروشگاه لوازم الکترونیک است و طبقات بالا پوشاک فروشی از قبیل ال سی واکی قرار دارد خیلی بهتر است .

با توجه به خسته شدن بچه بعد از چند روز بدنبال خرید ناموفق بودن روز سوم به سمت جزیره بیوک ادا حرکت کردیم . با استفاده از تراموا به ایستگاه کاباتاش رفتیم .برای دیدن جزایر پرنسس می توان از انواع تورها استفاده کرد ولی بهترین حالت استفاده از ایستگاه دریایی کاباتاش که بر روی سر درش یزرگ نوشته شده است پرنسس این بندرگاه در فاصله پنجاه قدمی ایستگاه تراموای کاباتاش قرار دارد با استانبول کارت 3.5 لیر نفری هزینه رفتن به جزایر پرنسس است . ساعات حرکت از ایستگاه بر روی دیوار نوشته شده است اما باید توجه کرد که کشتی ابتدا از کاباتاش حرکت کرده و بعد از تنگه در یک ایستگاه دیگر در استانبول توقف می کند و بعد به سمت جزایر حرکت می کند که در سه جزیره توقف دارد و آخرین جزیره بیوک ادا است . ساعاتی که در جدول قید شده است مربوط به تک تک ایستگاهها است .

اگر می خواهید در کنار ساحل و از پلاژ استفاده کنید بیوک ادا مکان مناسبی نیست و دو جزیره اول بهتر هستند موقع توقف کشتی به راحتی می توانید پلاژها را ببینید . با رسیدن به بیوک آدا با توجه به وجود بچه ها که نمی توانستیم از دوچرخه برایشان استفاده کنیم به قیمت 60 لیر کالسکه ای کرایه کردیم و یک ساعتی دور جزیره گشتیم . با توجه به اینکه در این سفر جاههای دیدنی زیادی دیده بودیم . جزیره جذابیتی برایمان نداشت و بچه ها هم زود خسته شدند و با کشتی بعدی برگشتیم . هر چند کشتی سواری با توجه به پرواز مرغهای ماهی خوار در کنارمان برای بچه ها از دیدن جزیره لذت بیشتری داشت کشتی بزرگ و سه طبقه بود که بچه ها کلی در آن گشت و گذار کردند .

یکی از تفریحات دلنشین من در استانبول صحبت شبانه با اشخاصی بود که در هستل کنار هتلمون اقامت داشتند . معمولا در هستل که همون مسافرخونه خودمون می شه هیچ هکرها و جهانگردانی که با حداقل هزینه قصد دیدن دنیا را دارند اقامت می کنند وبه واسطه ماجراجو بودن تجربیات خوبی دارند که به راحتی انها را در اختیار دیگران قرار می دهند .البته من خیلی از این جوانان که با حداقل هزینه دور دنیا رو می گردند خوشم می آید و امیدوارم روزی بچه های من هم این توانایی را داشته باشند که با حداقل هزینه بتوانند دنیا رو بگردند شاید باورتان نشود ولی با 200 یا 300 دلار یکماه دور ترکیه را کامل می گردند .

بطور کل شبهای خوب و آموزنده ای را با جوانان پرشور جهان بر روی چهار پایه های هستل علی بابا در استانبول گذراندم که به ذهن پیر و کهنسال من کمی شور جوانی و ماجراجویی داد . بخاطر خستگی های ناشی از خرید کردن بی فایده بچه ها حوصله شون سر رفته بود و معلوم بود که دیگر باید آهنگ بازگشت را داشته باشیم . و بعد از یک هفته اقامت در استانبول به فکر برگشت افتادیم با رای گیری که انجام دادیم همه موافق بودیم که سفر را پایان یافته در نظر بگیریم و به طرف ایران با حداکثر سرعت حرکت کنیم برای همین هم صبح بعد از خوردن صبحانه به سمت ایران حرکت کردیم .

از دو مسیر می توانستیم حرکت کنیم مسیر اول انکارا سیواس بود و دیگری از سمت اماسیا و توسیا بود با توجه به اینکه کل مسیر استانبول به انکارا بزرگراه است مابقی مسیر هم جاده دوبانده می باشد و از همه مهمتر دوست عزیزم گوگل مپ این مسیر را پیشنهاد می داد بدون توجه به 40 کیلومتر نزدیکی راه مسیر دوم مسیر اول را انتخاب کردم . هر چند قیمت بنزین در ترکیه زیاد است ولی مسیر های پر پیچ و خم و دارای سربالایی های زیاد هم مصرف بنزین ماشین را بالا می برند و نباید تنها به مسافت توجه کرد مسیر 890 کیلومتری استانبول به سیواس را در 8 ساعت طی کردیم و حدودا ساعت 6 شب در سیواس بودیم .

برای اولین بار در یک هتل 4 ستاره ساکن شدیم . تنها تفاوتی که با هتل های قبلیمان داشت تجملاتی بودن بود بگونه ای که مثلا در توالت هم پلمپ است و یا حوله ها در کاور مخصوص خود هتل قرار دارند ولی بچه ها از هتل چندان خوششان نیامد . دلیل آن هم اول از همه نداشتن فضای باز و بچه گربه و دوم رسمی بودن زیادی هتل بود بگونه ای که با توجه به رفتار دیگر مسافران که خیلی رسمی هستند احساس راحتی مثل خانه به انسان دست نمی دهد . ولی در کل هتل خوبی بود که با استفاده از اسمارت دیل تونستیم به شبی 150 لیر اونجا رو کرایه کنیم .
Eretna hotel

شب برای خرید مقداری خوراکی و سوغاتی از هتل خارج شدیم و مقداری از خوراکی ها سنتی ترکیه رو خرید کردیم البته اون چیزهایی که مشابه ایرانی نداشت .بیشتر یه نوع خوراکی خریدیم که شبیه باقلوای خودمان است ولی حالت ژله ای قوی داشت .

صبح روز بعد به سمت بازرگان حرکت کردیم و بعد از طی 750 کیلومتر به ایران رسیدیم ساعت 10 شب به وقت ایران بعد از طی کردن تشریفات گمرکی نیم ساعته به ایران رسیدیم .

کل مدت سفر 24 روز بود که 20 روز آنرا در داخل ترکیه بودیم . در مجموع 7935 کیلومتر رانندگی کردم که 4615 کیلومتر آن را در ترکیه طی کردیم . مقدار بنزین خریداری شده در ترکیه 328 لیتر شد که به مبلغ 1642 لیر خریداری شد . البته این نکته را باید توجه کرد که با باک پر وارد ترکیه شدم و با باک خالی خارج شدم در واقع به این مقدار باید 40 لیتر را اضافه کرد تا مصرف صحیح ماشین بدست بیاید و مصرف ماشین بطور متوسط صدی هشت بود با توجه به درجا کار کردن و در ترافیک بودن.

هزینه هتل 2166 لیر و هزینه خوراک و تفریحات 2228 لیر شد بنزین 1642لیر شدو هزینه خرید پوشاک 1697 لیر.. در جمع هزینه سفر در داخل خاک ترکیه 6136 لیر بدون احتساب خرید پوشاک شد که با لیر 1650 تومان ان موقع ده میلیون تومان می شود البته به این هزینه ها باید هزینه کاپیتاژ خودرو با گواهینامه بین الملل حدوداً 400 هزار تومان و عوارض خروج حدوداً 100 هزار تومن را هم اضافه کرد همچنین هزینه بیمه اتومبیل و خودمان که حدوداً 350 هزار تومان شد .

سر جمع برای صفر 20 روزه ترکیه گردی برای خانواده 4 نفره ما حدود11 میلیون تومان هزینه شد که برای سفر 20 روزه ترکیه گردی برای خانواده 4 نفره مان مبلغ قابل قبولی بود .

نویسنده : محمود رضا طلوعی

آیسا سفر 88794700 (خ گاندی نبش خ سوم پ 7 واحد 2) 

سفرآفرین 88871410 ( تهران- چهارراه جهان کودک – گاندی جنوبی- نبش کوچه ۲۳- ساختمان ۵۱- پلاک ۸۷- طبقه دوم- واحد ۴ )

سفر به استانبول...
ما را در سایت سفر به استانبول دنبال می کنید

برچسب : سفرنامه ترکیه با ماشین شخصی, نویسنده : استانبول istanbultour بازدید : 518 تاريخ : چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت: 18:25